امام حسین (ع)

زندگی امام حسین (ع)

امام حسین (ع)

زندگی امام حسین (ع)

امام حسین (ع)

اباعبدالله حسین در کربلا منتظر بندگانش است

بایگانی
نویسندگان

۹ مطلب توسط «کاتب» ثبت شده است

۱۲
آذر
۹۱

افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند.

اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.

با استناد به دانشنامه ۱۴ جلدی امام حسین(ع)، فهرستی از اصلی‌ترین دشمنان کاروان حسینی(ع) و چگونگی مرگ آنان تهیه کرده است که در جدول بالاارائه می‌شود

 

برای مشاهده جدول به ادامه مطلب مراجعه فرمایید .

 

  • کاتب
۱۱
آذر
۹۱

یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند،و برای این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند، مصمم شد برای نامداران و شخصیتهای اسلامی پیامی بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین منظور، نامه ای به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که برای من از حسین (ع ) بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاکم این خبر را به امام حسین (ع ) رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود:

"انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل (17) یزید آن گاه که افرادی چون یزید، (شراب خوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتی  ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامی بنشیند، باید فاتحه اسلام را خواند. (زیرا این گونه زمامدارها با نیروی اسلام و به نام اسلام ، اسلام را از بین می برند.)

امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است ، اگر در مدینه بماند به قتلش می رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفی از مدینه به سوی مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه ، همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید، در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت ، و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان از امام حسین (ع ) که در مکه بسر می برد دعوت کردند تا به سوی آنان آید و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل ، پسر عموی خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفی را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد. مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه ای روبرو شد، هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع ) با او بیعت کردند، و مسلم هم نامه ای  به امام حسین (ع ) نگاشت و حرکت فوری امام (ع ) را لازم گزارش داد.

کربلا

  • کاتب
۱۰
آذر
۹۱

قبل از وقوع شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا در سال 61 هجری جبرئیل علیه السلام این خبر را از طرف خداوند متعال برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آورد وقتی خاکی را جبرئیل برای رسول اللّه صلی الله علیه و آله آورد که آن خاکی بود که حضرت امام حسین بعدها در آن به شهادت رسیدند که آنچه از روایات استفاده می شود و مکتوب است این است که این خاک را پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله به زوجه خودشان اُم سلمه دادند و فرمودند که وقتی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم حسین علیه السلام را به شهادت رساندند و این بود نزد ام سلمه تا سال 61 هجری روز عاشورا که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. که در احادیث فراوانی این مطلب آمده است.

1- عن ابی عبداللّه علیه السلام : اما الملک الذی اخذها فهو جبرئیل علیه السلام اراها النبی صلی الله علیه و آله فقال تربة ابنک تقتله امتک من بعدک و النبی الذی قبضها محمد صلی الله علیه و آله و الوصی الذی حل فیها فهو الحسین صلی الله علیه و آله.(1)

[21]

از امام صادق علیه السلام روایت شده: فرشته ای که تربت کربلا را به دست گرفت جبرائیل بود که آن را به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نشان داد پس گفت: این تربت فرزند تو است که به دست امت تو بعد از توکشته می شودو پیغمبری که آن را گرفت حضرت محمد صلی الله علیه و آله بودند و وصیی که در آن تربت کشته شد او امام حسین علیه السلام بود.

2- عن ابی الجارود عن ابی عبداللّه علیه السلام : قال کان النبی صلی الله علیه و آله فی بیت ام سلمه فقال لها: لایدخل علی احد فجاء الحسین علیه السلام و هو.. ملکت معه شیئا حتی دخل علی النبی صلی الله علیه و آله فدخلت ام سلمه علی أثره فاذا الحسین علیه السلام علی صدره و اذا النبی صلی الله علیه و آله یبکی و اذا فی یده شیء یقبله النبی صلی الله علیه و آله فقال یا ام سلمة ان هذا جبرئیل یخبرنی ان هذا مقتول و هذه التربة الّتی یقتل علیها فضعته عندک(1)

از امام صادق علیه السلام روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خانه ام سلمة بودند و به او فرمودند که کسی بر من وارد نشود سپس امام حسین علیه السلام آمدند... و همراه خود شیء داشته تا اینکه وارد بر پیغمبر صلی الله علیه و آله شدند و ام سلمة به دنبال ایشان وارد شد دید که امام حسین علیه السلام بر سینه پیغمبر صلی الله علیه و آله نشسته اند و پیغمبر مشغول گریه کردن هستند و چیزی در دستشان بود که آن را می بوسیدند سپس به ام سلمة گفتند: ای ام سلمة این جبرائیل است که مرا خبر می دهد که این پسر کشته خواهد شد و این خاکی است که در آن کشته خواهد شد باشد نزد تو.[22]

تربت کربلا

  • کاتب