امام حسین (ع)

زندگی امام حسین (ع)

امام حسین (ع)

زندگی امام حسین (ع)

امام حسین (ع)

اباعبدالله حسین در کربلا منتظر بندگانش است

بایگانی
نویسندگان
۱۴
آبان
۹۲

  • کاتب
۱۵
خرداد
۹۲

شهادت امام موسی کاظم (ع) را به تمام شعیان جهان تسلیت باد.

  • کاتب
۱۸
آذر
۹۱

وقتی امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، دشمنان بی رحم که به خاطر دنیا به جنگ حسین علیه السلام آمده بودند، آنچه بدست آوردند، غارت کردند، حتی لباس آن حضرت را به یغما برده و پیکر غرقه به خون آن بزرگوار را برهنه، روی خاک گرم کربلا گذاشتند.

بحر بن کعب، لباس قسمت پائین آن حضرت را ربود و برد. اخنس بن مرثد، عمامه آن حضرت را برد. اسود بن خالد، نعلین آن بزرگوار را ربود و برد. بجدل بن سلیم، انگشت آن حضرت را به خاطر ربودن انگشترش، برید.

عمر سعد، زره آن مظلوم را برد. جمیع بن خلق، شمشیرش را ربود. سپس گروه گروه، به خیمه ها حمله کردند و وحشیانه به غارت پرداختند، آنچه بود ربودند، تا آنجا که نوشته اند:

حتی جعلوا ینتزعون ملحفه المرئه علی ظهرها.

دختران و بانوان خاندان رسالت علیه السلام از خانه ها بیرون ریختند، ودستجمعی برای کشتگانشان، نوحه سرایی می کردند و می گریستند. (1)

نقل شده: پیراهن آنحضرت را ربودند شمردند بیش از صد و ده مورد از آن بر اثر ضربه نیر و نیزه و شمشیر، پاره و سوراخ شده بود.

(2)

نیز نقل شده: هنگامی که دشمن برای غارت خیام هجوم آورد، عاتکه دختر حضرت مسلم علیه السلام که هفت سال داشت، زیر دست و پای آنها قرار گرفته و به شهادت رسید. (3)

(4)

فرمود: من در کربلا (5) خردسال بودم و در پایم خلخال طلا بود، با بانوان حرم در خیمه بودیم، (ناگهان جمعی برای غارت خیمه ها به خیمه آمدند) مردی بر من هجوم کرد و کوشش می کرد که تا خلخال پای مرا در آورد و به یغما ببرد، در این حال گریه می کرد.

به او گفتم: چرا گریه می کنی ای دشمن خدا؟

گفت: چگونه گریه نکنم با اینکه زیور دختر رسولخدا صلی الله علیه و اله و سلم را غارت می کنم؟

گفتم: بنابراین مرا رها کن و زیور مرا بیرون نیاور.

  • کاتب
۱۵
آذر
۹۱

از عصر عاشورا زینب تجلی می کند.از آن به بعد به او واگذار شده بود.رئیس قافله اوست چون یگانه مرد زین العابدین(سلام الله علیه)است که در این وقت به شدت مریض است و احتیاج به پرستار دارد تا آنجا که دشمن طبق دستور کلی پسر زیاد که از جنس ذکور اولاد حسین هیچ کس نباید باقی بماند،چند بار حمله کردند تا امام زین العابدین را بکشند ولی بعد خودشان گفتند:«انه لما به » (1)این خودش دارد می میرد.و این هم خودش یک حکمت و مصلحت خدایی بود که حضرت امام زین العابدین بدین وسیله زنده بماند و نسل مقدس حسین بن علی باقی بماند.یکی از کارهای زینب پرستاری امام زین العابدین است.

در عصر روز یازدهم اسرا را آوردند و بر مرکبهایی(شتر یا قاطر یا هر دو)که پالانهای چوبین داشتند سوار کردند و مقید بودند که اسرا پارچه ای روی پالانها نگذارند،برای اینکه زجر بکشند.بعد اهل بیت خواهشی کردند که پذیرفته شد.آن خواهش این بود:«قلن بحق الله الا ما مررتم بنا علی مصرع الحسین » (2)گفتند:شما را به خدا حالا که ما را از اینجا می برید،ما را از قتلگاه حسین عبور بدهید برای اینکه می خواهیم برای آخرین بار با عزیزان خودمان خدا حافظی کرده باشیم.در میان اسرا تنها امام زین العابدین بودند که به علت بیماری،پاهای مبارکشان را زیر شکم مرکب بسته بودند،دیگران روی مرکب آزاد بودند.وقتی که به قتلگاه رسیدند،همه بی اختیار خودشان را از روی مرکبها به روی زمین انداختند.زینب(سلام الله علیها) خودش را به بدن مقدس ابا عبد الله می رساند،آن را به یک وضعی می بیند که تا آن وقت ندیده بود:بدنی می بیند بی سر و بی لباس،با این بدن معاشقه می کند و سخن می گوید:«بابی المهموم حتی قضی،بابی العطشان حتی مضی » (3).آنچنان دلسوز ناله کرد که «فابکت و الله کل عدو و صدیق » (4)یعنی کاری کرد که اشک دشمن جاری شد،دوست و دشمن به گریه در آمدند.

مجلس عزای حسین را برای اولین بار زینب ساخت.ولی در عین حال از وظایف خودش غافل نیست.پرستاری زین العابدین به عهده اوست،نگاه کرد به زین العابدین،دید حضرت که چشمش به این وضع افتاده آنچنان ناراحت است کانه می خواهد قالب تهی کند، فورا بدن ابا عبد الله را رها کرد و آمد سراغ زین العابدین:«یا بن اخی!»پسر برادر!چرا تو را در حالی می بینم که می خواهد روح تو از بدنت پرواز کند؟فرمود: عمه جان!چطور می توانم بدنهای عزیزان خودمان را ببینم و ناراحت نباشم؟زینب در همین شرایط شروع می کند به تسلیت خاطر دادن به زین العابدین.

زیارت امام حسین

  • کاتب
۱۳
آذر
۹۱

ائمه علیهم السلام هر کدام شعار و جمله ای را بر نگین انگشتر خود حک می کردند و نشان دهنده صفحه 450

روح و فکر خاص آن امام بود . نقش نگین انگشتر سیدالشهداء (ع) عبارت بود از « اِن اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ » و به نقلی دو انگشتر داشت . برنگین یکی « لاإ لهَ إ لا الله ، عُدةٌ لِلِقأ الله » و بر دیگری « ان اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ » بود . (1366) هر دو تعبیر ، گویای روح شهادت طلب آن حضرت و مقام رضا و تسلیم او به دیدار خدا و پروردگار است . روایت است که در دست امام صادق (ع) انگشتر جدش حسین بن علی علیهما السلام بود و برنگین آن نوشته بود : « لا اِلهَ إ لا الله عُدةٌ لِلِقأ الله » (1367) و این نیز که توحید ، سرمایه لقای الهی است ، نشان دهنده روح خداجویی و شهادت طلبی اوست .

1366- سفینة البحار ، ج 1 ، ص 377 .1367 - امالی صدوق ، ص 124

نگین انگشتر

  • کاتب
۱۳
آذر
۹۱

امام سوم شیعیان ، شهید کربلا و خون خدا ، که نهضت عاشورا بر محور فداکاری و جان فشانی آن حضرت شکل گرفت و تاریخ بشری را سرشار از حماسه و ایثار کرد و درس آزادگی و عزت به انسان داد و با خون خویش که در کربلا ریخت ، درخت اسلام آبیاری شد و امت مسلمان بیدار گشت .

در معرفی آن امام ، باید کتابی قطور نوشت ؛ لیکن در اینجا فشرده ای از زندگی آن حضرت را می خوانید : امام حسین (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد . رسول خدا (ع) نام این فرزندِ زهرا علیها السلام را « حسین » نهاد . وی مورد علاقه شدید پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و آن حضرت درباره او فرمود : « حسینٌ منی و اَنا مِن حسینٍ ... » و در آغوش پیامبر بزرگ شد . هنگام رحلت رسول خدا ، شش ساله بود . در دوران پدرش علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت والایی برخوردار بود ، علم ، بخشش ، بزرگواری ، فصاحت ، شجاعت ، تواضع ، دستگیری از بینوایان ، عفو و حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود . در دوران خلافت پدرش ، در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ « جمل » ، « صفین » و « نهروان » شرکت داشت .

امام حسین در

  • کاتب